حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
antidote, antitoxin
antidote
antitoxin
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پادزهر بهسرعت سم را خنثی کرد.
The antidote quickly neutralized the poison.
پادزهر قلب شکسته زمان است.
The antidote for a broken heart is time.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پادزهر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پادزهر