آخرین به‌روزرسانی:

پادگان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / paadegaan /

garrison, post, base, barracks

سربازخانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

همه‌ی نفرات پادگان تسلیم شدند.

The whole garrison surrendered.

دیواره‌ی سنگی بلندی دورتادور پادگان امتداد داشت.

A high stone hedge extended around the garrison.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پادگان

  1. مترادف:
    ساخلو سربازخانه
  1. مترادف:
    پیاده‌نظام

ارجاع به لغت پادگان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پادگان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پادگان

لغات نزدیک پادگان

پیشنهاد بهبود معانی