آخرین به‌روزرسانی:

پارس کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / paars kardan /

to bark, to yelp, to howl

واق واق کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

پودل با صدای بلند به‌سمت پستچی پارس کرد.

The poodle barked loudly at the mailman.

او سگ‌ها را خو داده بود که به‌مجرد به صدا درآمدن زنگ، پارس کنند.

He had conditioned the dogs to yelp as soon as a bell was rung.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پارس کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پارس کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پارس کردن

لغات نزدیک پارس کردن

پیشنهاد بهبود معانی