۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

پاشنه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

بخش انتهایی کف پا

فونتیک فارسی

paashne
اسم
کالبدشناسی heel

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

- بعداز دویدن طولانی، او در پاشنه‌اش درد شدیدی احساس کرد.

- She felt a sharp pain in her heel after the long run.

- او یخ را به پاشنه‌اش گذاشت تا ورم کاهش یابد.

- He applied ice to his heel to reduce the swelling.
برآمدگی‌های بالا و پایین در

فونتیک فارسی

paashne
اسم
stern, pivot, hinge

- در را با یک تکان از پاشنه درآورد.

- He wrenched the door off its hinges.

- درب خش‌خش‌کنان بر پاشنه چرخید.

- The gate turned groaning on its hinges.
بخش انتخایی جوراب یا کفش

فونتیک فارسی

paashne
اسم
heel

- پاشنه‌ی کفشم در حین راه رفتن شکست.

- The heel of my shoe broke while I was walking.

- صدای تلق‌تلق کفش‌های پاشنه‌بلند خواهرم

- the clack of my sister's high heels

- راه رفتن در خیابان‌های سنگ‌فرش‌شده با کفش پاشنه‌بلند دشوار است.

- It's difficult to walk on cobbled streets in high heels.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پاشنه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پاشنه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پاشنه

لغات نزدیک پاشنه

پیشنهاد بهبود معانی