آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۱۷ مرداد ۱۴۰۴

    پر کردن به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    فعل متعدی
    فونتیک فارسی / por kardan /

    to charge, to fill, to heap, to pack, to pervade, to pile, to ram, to satiate, to stock, to wad, to store, to stud, to stuff, to suffuse, to full, to complete, to load, to impregnate

    to charge

    to fill

    to heap

    to pack

    to pervade

    to pile

    to ram

    to satiate

    to stock

    to wad

    to store

    to stud

    to stuff

    to suffuse

    to full

    to complete

    to load

    to impregnate

    مملو کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    پر کردن و خالی کردن باطری

    to charge and discharge a battery

    دندان‌پزشک از گوتا پرکا برای پر کردن کانال ریشه‌ی دندان استفاده کرد.

    The dentist used gutta-percha to fill the root canal of the tooth.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد پر کردن

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    آکندن انباشتن مشحون کردن ممتلی کردن مملو کردن
    متضاد:
    تخلیه خالی کردن
    مترادف:
    اشغال کردن مشغول کردن

    سوال‌های رایج پر کردن

    پر کردن به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «پر کردن» در زبان انگلیسی به to fill ترجمه می‌شود.

    «پر کردن» به عملی گفته می‌شود که طی آن فضایی خالی با ماده‌ای، اشیاء یا مایعی اشباع می‌شود تا آن فضا به طور کامل یا تا حد مشخصی مملو گردد. این فعل کاربرد گسترده‌ای در زندگی روزمره، صنعت، هنر و علوم دارد و به معنای تأمین یا جایگزینی حجم یا فضای خالی با چیزی است که هدف یا نیاز خاصی را برآورده می‌کند. فرآیند پر کردن می‌تواند به شکل فیزیکی، نمادین یا حتی ذهنی صورت گیرد و در هر حالت، انتقال از حالت کمبود یا خالی بودن به حالت اشباع و تکمیل را نشان می‌دهد.

    در زندگی روزمره، پر کردن می‌تواند به ساده‌ترین اعمال مانند پر کردن یک لیوان آب، پر کردن یک فرم اداری یا حتی پر کردن زمان فراغت اشاره داشته باشد. این عمل نیازمند دقت و توجه است تا مقدار یا نوع ماده‌ای که برای پر کردن به کار می‌رود، مناسب و کافی باشد. در بسیاری از موارد، پر کردن به معنای تکمیل یا بهبود وضعیت نیز به کار می‌رود، برای مثال پر کردن خلأ اطلاعاتی در یک گزارش یا پر کردن جای خالی در یک تیم کاری.

    در صنعت و فناوری، پر کردن فرآیندی دقیق و مهندسی شده است که نیازمند تجهیزات و مواد خاصی است. مثلاً در تولید بسته‌بندی‌ها، پر کردن ظروف با مایعات یا مواد جامد باید به گونه‌ای انجام شود که نه بیش از حد باشد و نه کمتر از استاندارد. این عملیات با استفاده از ماشین‌آلات و تکنولوژی‌های پیشرفته کنترل می‌شود تا کیفیت و کارایی محصول نهایی حفظ شود. همچنین در مهندسی عمران، پر کردن فضاهای خالی با مصالحی مانند بتن یا خاک اهمیت زیادی دارد.

    از نظر معنایی و کاربردی، پر کردن می‌تواند مفهومی گسترده‌تر نیز داشته باشد. مثلاً در روان‌شناسی یا زبان محاوره‌ای، وقتی گفته می‌شود «دل کسی را پر کردن» به معنای ایجاد احساس رضایت، آرامش یا محبت در فرد است. این کاربردهای استعاری نشان می‌دهد که «پر کردن» فراتر از یک فعل فیزیکی، می‌تواند نماد تأمین نیازهای روحی، عاطفی یا ذهنی نیز باشد.

    «پر کردن» به عنوان یکی از افعال کاربردی و پرکاربرد در زبان فارسی، بیانگر فرآیند انتقال از حالت خالی یا ناقص به حالت کامل و اشباع است. معادل انگلیسی آن، «to fill»، به خوبی این مفهوم را انتقال می‌دهد و در بسیاری از زمینه‌ها و موقعیت‌های مختلف کاربرد دارد. این فعل، بخشی از زبان روزمره و حرفه‌ای است که نقش مهمی در توصیف فعالیت‌ها و فرآیندهای گوناگون ایفا می‌کند.

    ارجاع به لغت پر کردن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «پر کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پر کردن

    لغات نزدیک پر کردن

    • - پر قو
    • - پر کارگر
    • - پر کردن
    • - پر کردن از هوا
    • - پر کردن با چپاندن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.