امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پرهیز کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اجتناب کردن، خودداری کردن

فونتیک فارسی

parhiz kardan
فعل لازم
to abstain, to keep away, to abnegate, to avoid, to shun, to eschew, to refrain, to diet, to forbear, to desist, to follow a dietary regimen

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- از خوردن شکر پرهیز کردن

- to abstain from sugar

- دکتر به کن توصیه کرد از ورزش‌های شدید پرهیز کند.

- The doctor advised Ken to avoid strenuous exercise.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پرهیز کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرهیز کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پرهیز کردن

لغات نزدیک پرهیز کردن

پیشنهاد بهبود معانی