آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

پیام رسان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / payaamresaan /

messenger, envoy, dispatcher, page, forerunner, transmitter, courier

messenger

envoy

dispatcher

page

forerunner

transmitter

courier

پیک، رساننده‌ی پیام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

رئیس‌جمهور پیام‌رسانی را فرستاد تا به نخست‌وزیر ماوقع را اطلاع دهد.

The president dispatched a messenger to tell the premier what happened.

پسر پیام‌رسان

messenger boy

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پیام رسان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پیام رسان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیام رسان

لغات نزدیک پیام رسان

پیشنهاد بهبود معانی