آخرین به‌روزرسانی:

چاقالو به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / chaaghaaloo /

عامیانه chubby, fat, plump

چاق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

گربه‌ی چاقالو در آفتاب دراز کشیده بود.

The chubby cat lazily sprawled out in the sun.

صورتی چاقالو با گونه‌های سرخ داشت.

He had a chubby face with rosy cheeks.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چاقالو

  1. مترادف:
    بسیار چاق فربه‌گوشتالو مسمن

ارجاع به لغت چاقالو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چاقالو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چاقالو

لغات نزدیک چاقالو

پیشنهاد بهبود معانی