ناپسند to fart, to break a wind
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پیرمرد وسط سخنرانی چسید.
The old man farted in the middle of the lecture.
پسرک چسید و بلند خندید.
The little boy farted and laughed uproariously.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «چسیدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چسیدن