آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

چنگ انداختن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / chang andaakhtan /

to hurl the claws at, to grab, to grasp, to scratch, to encroach, to lay hands on, to ruffle, to rumple, to scrabble, to clutch

to hurl the claws at

to grab

to grasp

to scratch

to encroach

to lay hands on

to ruffle

to rumple

to scrabble

to clutch

چنگ زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

با حرکتی سریع، عقاب به‌سمت شکارش چنگ می‌اندازد.

With a swift motion, the hawk would hurl the claws at its prey.

وقتی پروانه کنار رفت، بچه‌گربه به‌سمت هوا چنگ انداخت.

As the butterfly flew by, the kitten grasped at the air.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت چنگ انداختن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چنگ انداختن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چنگ انداختن

لغات نزدیک چنگ انداختن

پیشنهاد بهبود معانی