آخرین به‌روزرسانی:

کابل به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

kaabl

cable

شهر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کابل

  1. مترادف:
    سیم

سوال‌های رایج کابل

کابل به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «کابل» در زبان انگلیسی به cable ترجمه می‌شود.

کابل به یک رشته یا مجموعه‌ای از سیم‌های فلزی گفته می‌شود که به صورت پیچیده یا دسته‌ای کنار هم قرار گرفته‌اند و برای انتقال برق، داده، صدا یا تصویر استفاده می‌شود. کابل‌ها در صنایع مختلفی مثل برق‌رسانی، ارتباطات، مخابرات و شبکه‌های کامپیوتری کاربرد فراوانی دارند و نقش بسیار مهمی در زندگی روزمره و تکنولوژی دارند.

کابل‌ها می‌توانند از جنس‌های مختلفی ساخته شوند، اما معمولاً هادی‌های فلزی مانند مس یا آلومینیوم در آنها به کار می‌رود که پوششی از مواد عایق مانند پلاستیک یا لاستیک دارند تا از آسیب و اتلاف انرژی جلوگیری شود. انواع مختلفی از کابل‌ها وجود دارند، مثل کابل‌های برق فشار قوی و فشار ضعیف، کابل‌های فیبر نوری که برای انتقال داده با سرعت بسیار بالا استفاده می‌شوند، و کابل‌های HDMI و USB که در تجهیزات الکترونیکی و کامپیوتری کاربرد دارند.

نقش کابل‌ها در جهان مدرن غیرقابل انکار است؛ بدون کابل‌ها، امکان انتقال برق به خانه‌ها، ارتباطات تلفنی و اینترنتی و حتی پخش تلویزیون وجود نداشت. کابل‌ها باعث شده‌اند که اطلاعات و انرژی بتوانند به راحتی و با کمترین افت کیفیت به مقصد برسند. در زمینه‌های صنعتی، حمل و نقل، و حتی فضاپیماها نیز انواع خاصی از کابل‌ها طراحی و استفاده می‌شوند که تحمل شرایط سخت و دماهای بالا را دارند.

کابل‌ها نمادی از ارتباط و انتقال هستند؛ آنها همان «رشته‌های نامرئی» هستند که زندگی مدرن را به هم پیوند می‌دهند و جریان انرژی و اطلاعات را امکان‌پذیر می‌سازند. هرچند دیده نمی‌شوند، اما بدون وجود کابل‌ها، بسیاری از فناوری‌ها و ارتباطات امروزی بی‌معنا و غیرممکن بودند.

کابل‌ها به عنوان پایه و ستون‌های زیرساخت‌های زندگی دیجیتال و صنعتی، جایگاه بسیار مهمی دارند.

ارجاع به لغت کابل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کابل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کابل

لغات نزدیک کابل

پیشنهاد بهبود معانی