حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
insistent, persistent
insistent
persistent
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کشتیار کسی شدن
to beseech, to insist, to plead, to entreat, to importune, to exhort
کشتیار او شدم که نرود؛ ولی رفت
i pleaded with him not to go, but he did
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کشتیار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کشتیار