آخرین به‌روزرسانی:

کشتیبان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

(ادبی) ناخدا

فونتیک فارسی

keshtibaan
اسم

(ship's) captain, pilot of a ship, master, skipper, helmsman

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

...چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتیبان. (سعدی)

... who fears the waves of the sea if Noah is the captain.

کشتیبان را سیاستی دگر آمد.

the helmsman decided on a different course of action

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کشتیبان

  1. مترادف:
    ملاح ناخدا ناوبان ناوخدا ناودار ناوران

ارجاع به لغت کشتیبان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کشتیبان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کشتیبان

لغات نزدیک کشتیبان

پیشنهاد بهبود معانی