فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

کوهپایه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

زمین‌های پایین کوه

فونتیک فارسی

koohpaaye
اسم
جغرافیا foot a mountain, foothill, piedmont, mountainside, highland

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- وقتی به کوهپایه رسیدیم مجبور شدیم با دنده‌ی پایین‌تر برویم.

- When we reached the foothills, we had to downshift.

- او آبشار پنهانی در کوهپایه پیدا کرد.

- He found a hidden waterfall on the mountainside.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کوهپایه

  1. مترادف:
    پشته تپه رش

ارجاع به لغت کوهپایه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کوهپایه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کوهپایه

لغات نزدیک کوهپایه

پیشنهاد بهبود معانی