زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

کوهپایه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / koohpaaye /

جغرافیا foot a mountain, foothill, piedmont, mountainside, highland

زمین‌های پایین کوه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

وقتی به کوهپایه رسیدیم مجبور شدیم با دنده‌ی پایین‌تر برویم.

When we reached the foothills, we had to downshift.

او آبشار پنهانی در کوهپایه پیدا کرد.

He found a hidden waterfall on the mountainside.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کوهپایه

  1. مترادف:
    پشته تپه رش

ارجاع به لغت کوهپایه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کوهپایه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کوهپایه

لغات نزدیک کوهپایه

پیشنهاد بهبود معانی