yearbook, calendar, almanac
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
من تاریخهای مهم را روی گاهنامهام علامتگذاری کردم.
I marked the important dates on my calendar.
او گاهنامهای قدیمی پیدا کرد که یادآوری بسیاری از خاطرات بود.
She found an old yearbook that brought back many memories.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گاهنامه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گاهنامه