فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

گاهنامه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تقویم

فونتیک فارسی

gaahnaame
اسم

yearbook, calendar, almanac

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

من تاریخ‌های مهم را روی گاهنامه‌ام علامت‌گذاری کردم.

I marked the important dates on my calendar.

او گاهنامه‌ای قدیمی پیدا کرد که یادآوری بسیاری از خاطرات بود.

She found an old yearbook that brought back many memories.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت گاهنامه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گاهنامه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گاهنامه

لغات نزدیک گاهنامه

پیشنهاد بهبود معانی