فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

گرانبها به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

دارای بهای زیاد

فونتیک فارسی

geraanbahaa
صفت

dear, expensive, pricy, costly, pricey, high-priced, exorbitant

او همیشه گرانبهاترین لباس‌ها را می‌خرد.

She always buys the most expensive clothes.

او از خریدن آن ماشین گرانبها پشیمان شد.

She regretted buying the expensive car.

پرارزش

فونتیک فارسی

geraanbahaa
صفت

valued, rich, invaluable, valuable, priceless, precious

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

گوهر گرانبها

a rich jewel

خانه داشت می‌سوخت و وقت برای بیرون بردن فرش‌های گرانبها نبود.

The house was burning and there was no time for the salvage of valuable carpets.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گرانبها

  1. مترادف:
    ارجمند ارزشمند ارزنده باارج باارزش بهادار پرارزش پرقیمت پرقیمت ثمین قیمتی گران گرانقدر گران‌قیمت گرانمایه مهم نفیس
    متضاد:
    بی‌اهمیت کم‌بها کم‌قیمت

ارجاع به لغت گرانبها

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گرانبها» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گرانبها

لغات نزدیک گرانبها

پیشنهاد بهبود معانی