آخرین به‌روزرسانی:

گردن نهادن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / gardan nahaadan /

to obey, to submit (to), to yield

سر فرود آوردن، تسلیم شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

بعد از جنگی طولانی دشمن عاقبت انتخاب کرد که به ارتش فاتح گردن نهد.

After a long battle, the enemy finally chose to submit to the victorious army.

به سربازان تعلیم داده بودند که بدون پرسش گردن نهند.

The soldiers were trained to obey without question.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت گردن نهادن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گردن نهادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گردن نهادن

لغات نزدیک گردن نهادن

پیشنهاد بهبود معانی