gravedigger
گورکن بهآرامی در گورستان قدم میزد.
The gravedigger walked slowly through the cemetery.
گورکن گودالی را در گورستان حفر کرد تا برای دفن آماده شود.
The gravedigger dug a hole in the cemetery to prepare for the burial.
جانورشناسی badger
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
رژیم غذایی گورکن عمدتاً مشتملبر پستانداران کوچک و حشرات است.
The badger's diet consists mainly of small mammals and insects.
هنگام پیادهروی در جنگل، سوراخ (زیرزمینی) گورکن را دیدیم.
We spotted a badger burrow while hiking in the forest.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گورکن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گورکن