فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

گوساله به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

goosaale
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گوساله

  1. مترادف:
    بقر عجل
  1. مترادف:
    کودن نفهم

سوال‌های رایج گوساله

گوساله به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «گوساله» در انگلیسی calf ترجمه می‌شود.

گوساله به بچه گاو گفته می‌شود که در دوره‌ای از زندگی خود به‌عنوان یک حیوان جوان و ناتوان از خود قابلیت تولید مثل ندارد. گوساله‌ها معمولاً در ماه‌های اول زندگی خود به شیر مادر یا شیر مصنوعی تغذیه می‌شوند و سپس به تدریج به غذای جامد مثل علف و دانه‌ها عادت می‌کنند.

در صنعت کشاورزی و دامداری، گوساله‌ها اهمیت زیادی دارند، زیرا علاوه بر تولید گوشت، در فرآیندهایی مانند پرورش دام برای تولید شیر و سایر محصولات نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند. گوساله‌ها به‌ویژه در کشورهایی که به صنعت دامداری وابسته هستند، بخش مهمی از فرآیند تولید مواد غذایی به شمار می‌آیند. همچنین، برخی از گوساله‌ها به‌عنوان حیوانات خانگی در برخی از مناطق پرورش داده می‌شوند.

در بسیاری از فرهنگ‌ها، پرورش گوساله‌ها به‌عنوان یک فعالیت کشاورزی سنتی شناخته می‌شود. در ایران، گوساله‌ها معمولاً برای تولید گوشت و شیر پرورش داده می‌شوند و در غذاهای مختلف مانند خوراک‌هایی با گوشت گوساله یا کباب‌های مخصوص استفاده می‌شوند. این گوشت در تهیه انواع غذاهای ایرانی مانند قورمه‌سبزی، چلوگوشت، و استیک‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

با توجه به اهمیت تولید گوشت گوساله در صنایع غذایی و کشاورزی، مسئله‌ی تغذیه و مراقبت از گوساله‌ها به یک بخش جدی از دامداری تبدیل شده است. اطمینان از تغذیه صحیح و ارائه شرایط مناسب برای رشد گوساله‌ها می‌تواند تأثیر زیادی در بهبود کیفیت گوشت و محصولات لبنی حاصل از آن‌ها داشته باشد.

همچنین، روش‌های پرورش گوساله در دنیای مدرن تحت تأثیر علم دامپزشکی و کشاورزی قرار گرفته‌اند تا سلامت و رفاه این حیوانات تأمین شود.

ارجاع به لغت گوساله

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گوساله» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گوساله

لغات نزدیک گوساله

پیشنهاد بهبود معانی