گوشت به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
لحم
فونتیک فارسی
goosht
اسم
meat, flesh
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- سوپ سبزی بدون گوشت
- meatless vegetable soup
- گوشت کاردی شده، گوشت خورشتی
- chopped meat
بخشی از شفت، گوشتینه
فونتیک فارسی
goosht
اسم
pulp, meat
- گوشت سیب و بلوبری
- apple and blueberry pulp
- هلوی رسیده گوشت آبدار و شیرینی دارد.
- ripe peaches have a juicy and sweet flesh.
مترادف و متضاد گوشت
-
مترادف:لحم
ارجاع به لغت گوشت
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «گوشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گوشت
لغات نزدیک گوشت
- - گوشبری
- - گوشبری کردن
- - گوشت
- - گوشت آکند
- - گوشت آمو