آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

یخبندان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / yakhbandaan /

frozen state, freezing weather, the state of being icy, icebound

frozen state

freezing weather

the state of being icy

icebound

یخزدگی، انجماد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

یخبندان نبود؛ ولی با وجود این سرد بود.

It was not freezing, yet it was still chilly.

اتومبیل‌ها ملزم هستند که با اولین علامت برف یا یخبندان زنجیر ببندند.

At the first sign of snow or icing, cars are required to use chains.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد یخبندان

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت یخبندان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «یخبندان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/یخبندان

لغات نزدیک یخبندان

پیشنهاد بهبود معانی