با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

یخبندان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • یخزدگی، انجماد
  • فونتیک فارسی

    yakhbandaan
  • اسم
    frozen state, freezing weather, the state of being icy, icebound
    • - یخبندان نبود؛ ولی با وجود این سرد بود.

    • - It was not freezing, yet it was still chilly.
    • - اتومبیل‌ها ملزم هستند که با اولین علامت برف یا یخبندان زنجیر ببندند.

    • - At the first sign of snow or icing, cars are required to use chains.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد یخبندان

ارجاع به لغت یخبندان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «یخبندان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/یخبندان

لغات نزدیک یخبندان

پیشنهاد بهبود معانی