strainer, colander, sieve, cullender
سرآشپز آبکشی برداشت تا سبزیجات را آبکش کند.
The chef grabbed a colander to drain the vegetables.
پاستا را داخل آبکش ریخت تا آب آن خارج شود.
She poured the pasta into the strainer to drain the water.
گیاهشناسی phloem, tube, vessel, vas, vasi-, vaso-, angio-
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آبکش مواد مغذی را در سراسر گیاه حمل میکند.
The phloem transports nutrients throughout the plant.
آبکش در گیاه مواد مغذی را از برگها به ریشهها منتقل میکند.
The vessel in the plant transports nutrients from the leaves to the roots.
water carrier, water boy
آبکش در حین کار، آهنگ سنتی میخواند.
The water carrier sang a traditional song while working.
مردم روستا بهخاطر کار سخت و فداکاری آبکش جشن گرفت.
The village celebrated the water boy for his hard work and dedication.
آبکش به انگلیسی Colander یا Strainer ترجمه میشود.
آبکش وسیلهای ساده اما بسیار پرکاربرد در آشپزخانه است که برای جدا کردن مایعات از مواد جامد استفاده میشود. معمولاً از جنس پلاستیک، فلز (مانند استیل ضدزنگ)، یا حتی سیلیکونی ساخته میشود و دارای سوراخهایی در سراسر بدنهی خود است تا آب یا سایر مایعات از آن خارج شده و مواد جامد داخل باقی بمانند.
در زندگی روزمره، آبکش بیشتر برای آبکشی برنج، ماکارونی، حبوبات یا شستن میوه و سبزی به کار میرود. مثلاً هنگام پخت ماکارونی، پس از جوشیدن، آن را داخل آبکش میریزند تا آب داغ جدا شود. یا هنگام شستن انگور و توتفرنگی، استفاده از آبکش باعث میشود میوهها کاملاً تمیز شوند و آب اضافه نیز از آنها گرفته شود. طراحی پایهدار برخی آبکشها باعث میشود بتوان آن را راحت داخل سینک ظرفشویی قرار داد بدون تماس مستقیم با سطح.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آبکش» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آبکش