food supplies, provisions, purveyance, victuals, larder, foodstuffs, rations, provender
food supplies
provisions
purveyance
victuals
larder
foodstuffs
rations
provender
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کمبود شدید آذوقه
a drastic shortage of food supplies
برای زمستان آذوقه کنار گذاشتن
to lay up provisions for winter
از یک شهر آذوقه مطالبه کردن
to requisition a town for food
شکل درست و معیار این واژه «آذوقه» است. این کلمه از عربی به فارسی وارد شده و به معنای توشه، خواربار یا مواد غذایی مورد نیاز برای مدتی معین است. نوشتن آن به صورت «آزوقه» نادرست است و در منابع معتبر زبان فارسی از جمله فرهنگستان زبان و ادب فارسی، فقط «آذوقه» تأیید شده است. پس، شکل صحیح این واژه «آذوقه» است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آذوقه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آذوقه