آخرین به‌روزرسانی:

آرام‌بخش به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مسکن، آرام کننده

فونتیک فارسی

aaraambakhsh
اسم صفت

sedative, comforting, consolatory, opiate, tranquilizer, calmative, balmy, soothing, demulcent, restful, pacifier, tranquilizing, soother, relaxant, anodyne, relaxer, lenitive, lenitic, lenitive

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

سخنان آرام‌بخش پدرم

my father's soothing words

سکوت آرام‌بخش

comforting silence

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آرام‌بخش

  1. مترادف:
    آرامش‌بخش تسکین‌دهنده تسلابخش قراربخش مسکن

ارجاع به لغت آرام‌بخش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آرام‌بخش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آرام‌بخش

لغات نزدیک آرام‌بخش

پیشنهاد بهبود معانی