flour, farina, powder, dust
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
غله تبدیل به آرد و نان میشود.
Corn is made into flour and bread.
برای هر پیمانه شکر پنج پیمانه آرد لازم است.
Each part of sugar needs five parts of powder.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آرد» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آرد