آخرین به‌روزرسانی:

آزرده‌خاطر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

رنجیده، دلگیر

فونتیک فارسی

aazordekhaater
صفت

perturbed, offended, chagrined, annoyed, vexed

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

لحن آزرده‌خاطر او نشان می‌داد که از شرایط راضی نیست.

The perturbed tone of her voice indicated that she was not happy with the situation.

از رفتار زشت او در مهمانی به شدت آزرده‌خاطر شده بود.

She was deeply offended by his rude behavior at the party.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آزرده‌خاطر

  1. مترادف:
    دلخور دلگیر رنجیده مکدر ملول نژند
    متضاد:
    راضی شادمان

ارجاع به لغت آزرده‌خاطر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آزرده‌خاطر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آزرده‌خاطر

لغات نزدیک آزرده‌خاطر

پیشنهاد بهبود معانی