زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

آزرده به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / aazorde /

annoyed, offended, vexed, harmed, sore, aggrieved, upset, irritated, peeved, resentful, bruised, piqued, stung, frustrated

annoyed

offended

vexed

harmed

sore

aggrieved

upset

irritated

peeved

resentful

bruised

piqued

stung

frustrated

رنجیده

رویدادهای اخیر او را سخت آزرده است.

He is deeply bruised by recent events.

تازه‌ترین کتاب او خوانندگان را آزرده کرد.

Many readers were offended with her latest book.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

رئیسم به خاطر تاخیرم در جلسه آزرده بود.

My boss was annoyed with me for being late to the meeting.

صفت
فونتیک فارسی / aazorde /

sore, painful, suffering from pain and aches, aching, decrepit, wounded, infirm, injured, nettled

sore

painful

suffering from pain and aches

aching

decrepit

wounded

infirm

injured

nettled

رنجور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

یک مرد فقیر و آزرده‌ی هشتادساله

a poor, decrepit man of eighty

زن آزرده تلاش می‌کرد از پله‌ها پایین برود.

The decrepit woman struggled to walk down the stairs.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آزرده

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت آزرده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آزرده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آزرده

لغات نزدیک آزرده

پیشنهاد بهبود معانی