آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: سه‌شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۴

    غمگین به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    صفت
    فونتیک فارسی / ghamgin /

    sad, sorry, plangent, regretful, tearful, sore, melancholic, doleful, gloomy, sombre, somber, sorrowful, woeful, afflicted, saddened, grieved, unhappy, spiritless, cheerless, joyless, heavy-hearted, dreary, ghastly, bleak, rueful, mirthless, downcast, glum, aggrieved, broken-hearted, desolated, desolate, despondent, disappointed, careworn, funeral, dejected, depressed, disconsolate, dismal, dour, distressed, in the dumps, elegiac, embittered, dolorous, heartbroken, downhearted, forlorn, low, woebegone, heartsick, inconsolable, melancholy, pensive

    sad

    sorry

    plangent

    regretful

    tearful

    sore

    melancholic

    doleful

    gloomy

    sombre

    somber

    sorrowful

    woeful

    afflicted

    saddened

    grieved

    unhappy

    spiritless

    cheerless

    joyless

    heavy-hearted

    dreary

    ghastly

    bleak

    rueful

    mirthless

    downcast

    glum

    aggrieved

    broken-hearted

    desolated

    desolate

    despondent

    disappointed

    careworn

    funeral

    dejected

    depressed

    disconsolate

    dismal

    dour

    distressed

    in the dumps

    elegiac

    embittered

    dolorous

    heartbroken

    downhearted

    forlorn

    low

    woebegone

    heartsick

    inconsolable

    melancholy

    pensive

    محزون، غمناک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    مرگ او مرا بسیار غمگین کرد.

    His death made me very sad.

    او غمگین و بیمار به نظر می‌رسید.

    She looked careworn and ill.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    آن خبر او را غمگین و بی‌قرار کرد.

    That news made him somber and restless.

    او دمدمی است؛ گاهی شاد و گاهی غمگین

    he is changeable, now happy, now sad

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد غمگین

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    آزرده افسرده افسرده اندوهگین اندوهمند اندوهناک پژمان تنگدل حزین دلتنگ غمناک غمین گرفته متاثر متالم محزون مغموم مکدر ملول مهموم ناخرم ناخوش ناشاد
    متضاد:
    شاد مسرور

    سوال‌های رایج غمگین

    غمگین به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «غمگین» در زبان انگلیسی به sad ترجمه می‌شود.

    غمگین حالتی عاطفی و درونی است که با احساس ناراحتی، اندوه یا دل‌شکستگی همراه است. این احساس می‌تواند به دلایل مختلفی ایجاد شود: از دست دادن یک عزیز، شکست در رابطه، ناامیدی از آینده، تنهایی، یا حتی خاطراتی که ناگهان زنده می‌شوند. غمگینی بخشی طبیعی از طیف احساسات انسانی است و همان‌قدر که شادی به تجربه‌ی ما معنا می‌دهد، غم هم عمق و بعدی انسانی به آن می‌افزاید.

    در روان‌شناسی، غمگینی به‌عنوان یکی از احساسات پایه‌ای انسان شناخته می‌شود؛ احساسی که نقش مهمی در پردازش رنج، ترمیم روان، و درک عمیق‌تر از خود و زندگی دارد. برخلاف افسردگی که حالتی مزمن، پیچیده و نیازمند درمان است، غمگینی معمولاً موقتی است و در واکنش به یک رویداد یا وضعیت خاص بروز می‌کند. در بسیاری از موارد، اجازه دادن به خود برای تجربه‌ی غم، راهی برای تطهیر درون و بازسازی تعادل روانی به‌شمار می‌آید.

    در فرهنگ‌ها و ادبیات مختلف، غمگینی نه‌تنها سرکوب نشده بلکه گاهی ستایش هم شده است. در ادبیات فارسی، بسیاری از اشعار و ترانه‌ها، از حافظ تا فروغ، با لحنی غم‌آلود سروده شده‌اند، گویی غم بخشی از ذات شاعرانگی است. موسیقی‌های سنتی ایرانی، تصنیف‌های قدیمی، یا حتی فیلم‌های هنری، همگی نشانی از نوعی زیبایی ملایم در دل غم دارند؛ انگار که دل‌شکستگی، درک ما را از زیبایی ژرف‌تر می‌کند.

    با این حال، تجربه‌ی غمگینی برای همه یکسان نیست. برخی آن را به‌راحتی بروز می‌دهند، بعضی درون‌ریزی می‌کنند و جمعی هم برای فرار از آن به سرگرمی یا بی‌حسی پناه می‌برند. آنچه مهم است، شناخت، پذیرش و مراقبت از خود در لحظات غم است. گاهی گفتگو با یک دوست، نوشتن احساسات، یا فقط گریستن می‌تواند راهی باشد برای تخلیه‌ی غم و بازگشت به تعادل.

    غمگینی یک ضعف نیست؛ بلکه نشانه‌ای از حساسیت، عمق احساس و انسان‌بودن است.

    ارجاع به لغت غمگین

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «غمگین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/غمگین

    لغات نزدیک غمگین

    • - غمض کلام
    • - غمگسار
    • - غمگین
    • - غمگین بودن
    • - غمگین به طور خنده آور
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.