آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

پژمان به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / pezhmaan /

sad, dejected, unhappy, afflicted

sad

dejected

unhappy

afflicted

افسرده، پژمرده، اندوهگین

خانواده‌ای پژمان

an unhappy family

پژمان از ناخوشی

afflicted with the disease

اسم خاص
فونتیک فارسی / pezhmaan /

masculine proper noun, Pezhman

masculine proper noun

Pezhman

نام مرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

پژمان در خانواده‌ای اشرافی به دنیا آمد

Pezhman was born into an aristocratic family

پژمان صبح‌ها باغ را آبیاری می‌کند

Pezhman waters the garden in the morning

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پژمان

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:

ارجاع به لغت پژمان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پژمان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پژمان

لغات نزدیک پژمان

پیشنهاد بهبود معانی