آنتیک به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

عتیقه، قدیمی

فونتیک فارسی

aantik
اسم صفت
antique, antiquated, ancient, archaic, old

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- ظروف آنتیک خود را در قفسه چیده بود.

- She had arrayed her antique dishes in a buffet.

- در مقابل وجه کمی درباره‌ی ارزش اشیای آنتیک نظر می‌دهد.

- For a small fee she expertizes on the value of antiques.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آنتیک

ارجاع به لغت آنتیک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آنتیک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آنتیک

پیشنهاد بهبود معانی