super, super-, supra-, great, arch-
ابرقهرمان
Superhero
ابرقدرت
superpower
cloud, haze, nebulosity
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شکل نامنظم ابر توجه همه را به خود جلب کرد.
The irregular shape of the cloud caught everyone's attention.
پیدایش ابر سیاه نشانهی باران است.
The appearance of dark clouds is a sign of rain.
sponge
پشت بیمار را با الکل ابر کشیدن
to sponge a patient's back with alcohol
ابر تمام آب میز را جذب کرد.
The sponge absorbed all the water from the table.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ابر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ابر