فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

اتهام به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تهمت، افترا

فونتیک فارسی

ettehaam
اسم

accusation, charge, impeachment, allegation, smear, plaint, gravamen, information, indictment

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

به اتهام تبانی در ارتکاب قتل بازداشت شد.

She was arrested on a charge of conspiracy to commit murder.

دروغ بودن این اتهام آشکار است.

The falsehood of this accusation is obvious.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اتهام

  1. مترادف:
    افترا بهتان تهمت فریه

ارجاع به لغت اتهام

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اتهام» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اتهام

لغات نزدیک اتهام

پیشنهاد بهبود معانی