to afford, to cope, to contrive, to deal, to handle, to fare, to hack, to field, to succeed, to manage
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
همگی باید یاد بگیریم از پس استرس بربیاییم.
We all have to learn to handle stress.
افراد معدودی از پس هزینهی ماشینهایی مثل آن برمیآیند.
Few people are able to afford cars like that.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «از پس چیزی برآمدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/از پس چیزی برآمدن