آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

اغلب به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت قید
فونتیک فارسی / aghlab /

most, for the most part, mostly, regularly, frequently, often

most

for the most part

mostly

regularly

frequently

often

بیشتر، اکثر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

من اغلب به آنجا می‌روم.

I go there frequently.

ما اغلب معنی واقعی دگرگونی را درک نمی‌کنیم.

We often fail to apprehend the real meaning of change.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

زین اغلب پشت اسب را زخم می‌کند.

A saddle often galls the back of a horse.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اغلب

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
اکثر اکثراً غالباً وافراً
متضاد:
به ندرت ندرتاً

ارجاع به لغت اغلب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اغلب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اغلب

لغات نزدیک اغلب

پیشنهاد بهبود معانی