mesh, sieve, sifter, screen, riddle
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
باغبان قبل از کاشتن دانهها از یک الک برای جدا کردن سنگ از خاک استفاده کرد.
The gardener used a sieve to separate the small stones from the soil before planting the seeds.
باید برای آشپزخانهام یک الک نو بخرم.
I need to buy a new sieve for my kitchen.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «الک» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/الک