آخرین به‌روزرسانی:

انجامیده به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

انجام‌شده

فونتیک فارسی

anjaamide
صفت

accomplished, complete, completed, done, finished, fulfilled, consumed, carried out

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

نظرسنجی انجامیده بینش‌های ارزشمندی را ارائه داد.

The completed survey provided valuable insights.

پروژه انجامیده و آماده‌ی ارائه است.

The project is finished and ready for presentation.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت انجامیده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انجامیده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انجامیده

لغات نزدیک انجامیده

پیشنهاد بهبود معانی