in, inside
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
چنان خشکسالی شد اندر دمشق ...
there was such a drought in Damascus ...
نالم چو نای من اندر فراق او
I wail like a reed because she is away
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «اندر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اندر