expiry, lapse, termination, end, expiration, conclusion, maturity
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
انقضای قرارداد باعث ایجاد نزاع بین طرفین شد.
The expiration of the contract caused a dispute between the two parties.
انقضای گواهینامهی رانندهاش باعث ایجاد دردسر زیادی برای او شد.
The expiration of his driver's license caused him a lot of inconvenience.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «انقضا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انقضا