آیکن بنر

راهنمای استفاده از بخش «لغات من» در فست دیکشنری

راهنمای استفاده از بخش «لغات من»

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

انگشت کوچک به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / angoshte koochak /

کالبدشناسی little finger, pinkie

little finger

pinkie

کوچک‌ترین انگشت دست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

او انگشت کوچک خود را خم کرد.

He crooked his little finger.

او هنگام بازی بسکتبال انگشت کوچک خود را شکست.

He broke his pinkie while playing basketball.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت انگشت کوچک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انگشت کوچک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انگشت کوچک

لغات نزدیک انگشت کوچک

پیشنهاد بهبود معانی