کالبدشناسی little finger, pinkie
little finger
pinkie
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او انگشت کوچک خود را خم کرد.
He crooked his little finger.
او هنگام بازی بسکتبال انگشت کوچک خود را شکست.
He broke his pinkie while playing basketball.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «انگشت کوچک» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انگشت کوچک