آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

انگشت شست به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / angoshte shast /

کالبدشناسی big finger, thumb

big finger

thumb

ماهیچه‌ای‌ترین انگشت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

ناخن انگشت شست او در تصادف رانندگی شکست.

His thumbnail was crushed in the car accident.

بن انگشت شست جایی است که در آن استخوان متاکارپال به استخوان‌های کارپال متصل می‌شود.

The base of the thumb is where the metacarpal bone connects to the carpal bones.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت انگشت شست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انگشت شست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انگشت شست

لغات نزدیک انگشت شست

پیشنهاد بهبود معانی