آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

انگشت‌شمار به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / angosht shomaar /

to be counted with fingers, few, a handful, scant, negligible, not many, inconsiderable

to be counted with fingers

few

a handful

scant

negligible

not many

inconsiderable

کم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

یکی از اشعار انگشت‌شمار او

one of her few poems

تعدادی انگشت‌شمار از شرکت‌کنندگانی که دیر رسیدند

The number of participants who arrived late was negligible

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد انگشت‌شمار

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

متضاد:

ارجاع به لغت انگشت‌شمار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انگشت‌شمار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انگشت‌شمار

لغات نزدیک انگشت‌شمار

پیشنهاد بهبود معانی