آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

بازده به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / baazdeh /

output, yield, efficiency, productivity, pay off, return, returns, result, efficaciousness

output

yield

efficiency

productivity

pay off

return

returns

result

efficaciousness

ثمر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

بازده سرمایه‌ی من بیشتر از چیزی بود که انتظار داشتم.

The return on my investment was higher than I expected.

بازده ذرت وحشی از بازده انواع اهلی آن بسیار کمتر است.

The yield of wild corn is much less than of tame varieties.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

بازده ادبی او ناچیز بود.

His literary output was small.

بازده محصولات چشمگیر بوده است.

Crop yields have been phenomenal.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بازده

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت بازده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بازده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بازده

لغات نزدیک بازده

پیشنهاد بهبود معانی