output, yield, efficiency, productivity, pay off, return, returns, result, efficaciousness
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بازده سرمایهی من بیشتر از چیزی بود که انتظار داشتم.
The return on my investment was higher than I expected.
بازده ذرت وحشی از بازده انواع اهلی آن بسیار کمتر است.
The yield of wild corn is much less than of tame varieties.
بازده ادبی او ناچیز بود.
His literary output was small.
بازده محصولات چشمگیر بوده است.
Crop yields have been phenomenal.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بازده» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بازده