فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

باغبانی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

گل‌پروری

فونتیک فارسی

baaghbaani, baaghebaani
اسم
gardening, horticulture

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- او از باغبانی لذت فراوانی می‌برد.

- He took great pleasure in gardening.

- متخصص علم باغبانی توضیح داد که خزه‌ی پوده‌زار به حفظ رطوبت در خاک کمک می‌کند.

- The horticulturist explained that peat moss helps retain moisture in the soil.

- برای او، باغبانی منبع کامیابی دائمی بود.

- For her, gardening was a source of constant bliss.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد باغبانی

  1. مترادف:
    گل‌کاری گل‌پروری
  1. مترادف:
    بستانی بستان‌پیرایی
  1. مترادف:
    چمن‌پیرایی باغداری

ارجاع به لغت باغبانی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باغبانی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/باغبانی

لغات نزدیک باغبانی

پیشنهاد بهبود معانی