آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

باغبانی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / baaghbaani, baaghebaani /

gardening, horticulture

gardening

horticulture

گل‌پروری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

او از باغبانی لذت فراوانی می‌برد.

He took great pleasure in gardening.

متخصص علم باغبانی توضیح داد که خزه‌ی پوده‌زار به حفظ رطوبت در خاک کمک می‌کند.

The horticulturist explained that peat moss helps retain moisture in the soil.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

برای او، باغبانی منبع کامیابی دائمی بود.

For her, gardening was a source of constant bliss.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد باغبانی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
گل‌کاری گل‌پروری
مترادف:
بستانی بستان‌پیرایی
مترادف:
چمن‌پیرایی باغداری

ارجاع به لغت باغبانی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باغبانی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/باغبانی

لغات نزدیک باغبانی

پیشنهاد بهبود معانی