به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

باغ‌وحش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • ددباغ
  • فونتیک فارسی

    baaghevahsh
  • اسم
    zoo, zoological garden
    • - او بچه‌هایش را به باغ وحش برد.

    • - He took his kids to the zoo.
    • - آن‌ها با تاکسی به باغ‌وحش رفتند.

    • - They taxied to the zoo.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت باغ‌وحش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باغ‌وحش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/باغ‌وحش

لغات نزدیک باغ‌وحش

پیشنهاد بهبود معانی