argument, debate, discussion, argumentation, discourse, dispute, disputation
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بحث چهارنفره
a four-way debate
بحث داغ
a heated argument
این برنامه جای بحث دارد.
This plan is open to argument.
بحث آنها به تلخی گرایید.
Their argument became bitter.
بحث آنان دو ساعت طول کشید.
Their discussion lasted two hours.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بحث» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بحث