lesson
این درس آسان است.
This lesson is easy.
معلم درس تازهای را برای فردا تکلیف کرد.
The teacher assigned a new lesson for tomorrow.
teaching, instruction
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
اشتیاق او به درس، هر روز به شاگردانش انگیزه میدهد.
Her passion for teaching inspires her students every day.
معلم درس واضحی در مورد چگونگی حل مسئلهی ریاضی ارائه کرد.
The teacher provided clear instruction on how to solve the math problem.
experience, model
درس سفر او، دیدگاهش را نسبت به زندگی گسترش داد.
Her travel experience broadened her perspective on life.
من از دورهی کارآموزی درس ارزشمندی کسب کردم.
I gained valuable experience from my internship.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «درس» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/درس