آخرین به‌روزرسانی:

پند به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نصیحت

فونتیک فارسی

pand
اسم

advice, counsel, admonition, exhortation, instruction, tip, recommendation

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

پند عاقلانه

wise counsel

او به پند والدین خود گوش نداد.

He turned a deaf ear to his parents' advice.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پند

  1. مترادف:
    اندرز تذکیر درس رهنمون رهنمود عبرت موعظه نصیحت وعظ

ارجاع به لغت پند

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پند» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پند

لغات نزدیک پند

پیشنهاد بهبود معانی