بسکتبال ورزش basketball
basketball
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
هر روز بسکتبال تمرین میکند.
He practices basketball everyday.
او در حین بازی بسکتبال مچ دستش پیچ خورد.
He sprained his wrist while playing basketball.
داوران بسکتبال پیراهنهای راهراه میپوشند.
Basketball officials wear striped shirts.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بسکتبال» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بسکتبال