۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

بلوغ به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / boloogh /

puberty, maturity, pubescence, adolescence

بالغ‌شدگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

او به بلوغ رسید.

He reached maturity.

بلوغ پسر جوان از رفتار پرمسئولیتش مشخص بود.

The maturity of the young boy was evident in his responsible behavior.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بلوغ

  1. مترادف:
    تکلیف رسایی رشد کمال

ارجاع به لغت بلوغ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بلوغ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بلوغ

لغات نزدیک بلوغ

پیشنهاد بهبود معانی