آخرین به‌روزرسانی:
بمبئی به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اسم خاص
فونتیک فارسی / bamba'i /
Bombay
نام شهری در غرب هند
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
گل بمبئی
hybrid tea-rose
زخمی‌ها در دو بیمارستان بمبئی تحت درمان قرار گرفتند.
The injured were being treated at two Bombay hospitals.
ارجاع به لغت بمبئی
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «بمبئی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بمبئی
لغات نزدیک بمبئی
- - بمباران هوایی
- - بمباسی
- - بمبئی
- - بمجرد
- - بمل